گوهرشناسی یا Gemology علمی است که با سنگهای قیمتی طبیعی و مصنوعی سروکار دارد. این علم، یک علم مربوط به زمینشناسی و شاخهای از کانیشناسی است و با جواهرسازی تفاوت دارد. اگرچه برخی از جواهرسازان، گوهرشناسانی آموزش دیده و دارای توانایی بالا در تشخیص و ارزیابی گوهرها هستند. علمی که امروزه به نام گوهرشناسی میشناسیم، در گذشته کاملاً با افسانهها و داستانهای خیالی ادغام شده بود. نیاکان ما اطلاعات علمی کمی درباره سنگهای قیمتی داشتند و آن را با انواع خرافات درهم میآمیختند. بنابراین شاید برای شما جالب باشد که بدانید این علم از گذشته تا به امروز چه مسیری را طی کرده است، به طوری که در حال حاضر به عنوان یک دانش کاملاً علمی و تخصصی در دانشگاههای بزرگ دنیا تدریس میشود. در این مقاله از بلاگ تراث به بررسی تاریخچه گوهرشناسی میپردازیم.
تاریخچه گوهرشناسی
در ادامه مقاله تاریخچه گوهرشناسی به بررسی و مقایسه دانش سنگهای قیمتی در دوران باستان با دانش گوهرشناسی در قرون وسطی و گوهرشناسان مسیحی میپردازیم.
دانش سنگهای قیمتی در دوران باستان
در بسیاری از نوشتههای باستان از سنگهای قیمتی به عنوان وسیله تزئین، مبادله، نماد ثروت، منبع قدرت و جادو یا اشیاء مورد پرستش نام برده شده است. در نوشتههای اولیه، گوهر یک موضوع جانبی بود که در کنار موضوع اصلی مطرح میشد و به خودی خود یک مسأله اصلی نبود. نوشتههای ارسطو (384-322 ق. م) باعث شد دنیای فیزیکی و اجزای تشکیل دهنده آن به موضوعات شایسته مطالعه و مستندسازی تبدیل شود.
تقسیم فلسفه ارسطو به شاخههای جداگانه شامل منطق، متافیزیک، فیزیک، اخلاق، سیاست و هنر به مطالعه سیستماتیک طبیعت منجر شد و جهان طبیعی به 5 عنصر زمین، آب، هوا، آتش و اثیر تقسیم گردید. سنگهای قیمتی هم با همین اصطلاحات طبقهبندی و توصیف و خصوصیات آنها ثبت شده است.
تاریخچه گوهرشناسی و مطالعه سنگهای قیمتی و مواد معدنی در دوران باستان با ثبت مشاهدات، مستندسازی منابع و فهرست نویسی افسانهها و فرهنگهای عامیانه آغاز شد. اولین نوشتهها تلاش برای گردآوری همه اطلاعاتی بود که در آن زمان شناخته شده بود. در طی این مسیر، ترکیبی از علم و شبه علم، آثار تولید شده را پر کرد.
تئوفراستوس (حدود 372-287 ق.م.)، دانشجوی افلاطون و جانشین ارسطو به عنوان رئیس مکتب فلسفه مشا، اولین رساله اختصاص یافته به گوهرها به نام Peri Lithon (Of Stones) را نوشت که در آن زمان اعتبار بسیار بالایی کسب کرد. این ترکیب ارسطویی از فیزیک و متافیزیک به عنوان منبع بسیاری از ادبیات منتسب به آثار اخیر شناخته میشود. اولین ترجمه انگلیسی Peri Lithon توسط جان هیل انجام شد که اکنون با دو ترجمه مدرن شامل ترجمه E. R. Caley و J. F. C. Richards و ترجمه D. E. Eichholz جایگزین شده است.
نویسنده و مورخ رومی Gaius Plinius Secundus، معروف به پلینی بزرگ (23-79 بعد از میلاد)، کتاب Naturalis Historia (تاریخ طبیعی) را از دو هزار منبع گزارش شده گردآوری کرد. این اثر سی و هفت جلدی که در سال 77 میلادی منتشر شد، دامنه تاریخ طبیعی را به معنای وسیع در برمیگرفت و شامل نجوم، جغرافیا و هواشناسی بود.
فراتر از آنچه که امروز تاریخ طبیعی تلقی میشود، این اثر مباحثی مانند هنرهای زیبا، اختراعات و روابط انسانی را هم شامل میشد. کتاب تاریخ طبیعی یک رفرنس اصلی برای مورخان امروزی است که توضیحات آموزندهای را از زندگی در قرن اول به دست میدهد.
بیشتر اطلاعات پلینی در مورد سنگهای قیمتی بر اساس مشاهدات مستقیم نوشته نشده است. مطالعات او اغلب بازخوانی منابع دست دومی بود که اکنون گم شدهاند. بسیاری از سنگها با توجه به رنگ، محل استخراج یا خصوصیاتی که در افسانهها نقل شده است، دستهبندی میشوند. بازگویی او از افسانهها و فرضیات برگرفته از آنها، اساس بسیاری از نوشتههایی است که در قرون وسطی ظاهر شده است.
اطلاعاتی که پلینی بزرگ در کتابش آورده است، بدون هیچ گونه پرسشی مورد اعتماد قرار میگرفت و در کتابهای دیگر تکرار میشد. در سیزده قرن اول تاریخ اروپا، اطلاعات علمی اندکی به گزارشهای پلینی اضافه شد. بسیاری از نویسندگان بعدی تنها نوشتهها را زینت داده و گمانهزنیها و نتیجهگیریهای غیرمنطقی خود را به آن اضافه کردند.
با جستجوی تاریخچه گوهرشناسی در مییابیم که تلاشهای پلینی برای طبقهبندی سنگهای قیمتی بر اساس رنگ و خصوصیات خارجی قابل مشاهده، منجر به اختصاص صفات یک سنگ به تمام سنگهای با رنگ یا ظاهر مشابه شد. سنگهای سبز که در لاتین به نام smaragdus خوانده میشوند، نمونههای بارز آن هستند. پلینی بیشتر سنگهای سبز را به عنوان نوعی زمرد طبقهبندی کرد.
در مجموع، دوازده نوع سنگ سبز شامل یاقوت سبز، فیروزه، اسمیتسونیت، مالاکیت، یشم و حتی شیشه با توصیفات وی قابل شناسایی است. او همچنین طبقهبندیهای زیرکانهای انجام داده است و تصور میشود که اولین نفری باشد که ارتباط بین بریل و زمرد را تشخیص داد.
از زمان نسخه اصلی لاتین کتاب پلینی، بیش از دویست و پنجاه نسخه از آثار کلاسیک وی به زبانهای مختلف منتشر شده است. اولین نسخه کامل تاریخ طبیعی در سال 1469 در ونیز منتشر شد و اولین نسخه مهم آن توسط Hardouin در سال 1685 ارائه گردید. دقیقترین مطالعه در مورد سنگهای قیمتی پلینی اثری از S. H. Ball است.
دانش گوهرشناسی در قرون وسطی و گوهرشناسان مسیحی
سنت اپی فانیوس (حدود 315-420 م.) اسقف قسطنطنیه در قبرس، اولین رساله مربوط به سنگهای قیمتی ذکر شده در نوشتههای وابسته به کتاب مقدس را نوشت. این رساله، بعدها به عنوان منبعی برای درمان و بهسازی سنگهای قیمتی کتاب مقدس به کار گرفته شد. همچنین این رساله اولین منبع در مورد ترکیبات و اهمیت احتمالی دوازده سنگ موجود در سینهبند هارون است. اپی فانیوس به سراسر مدیترانه شرقی سفر کرد و در مصر و فلسطین به تحصیل علم آن زمان پرداخت.
ایسیدور، اسقف سویل (حدود 560-636)، روحانی برجسته زمان خود بود که تأثیر زیادی بر اندیشه و ادبیات قرون وسطی اعمال کرد. وی یک اثر دایرةالمعارفی به نام Etymologiarum sive Originum Libri XX یا به اختصار Etymologies نوشت که شامل بیش از یک هزار نسخه خطی بود که با دانش جمعآوری شده آن روز سروکار داشتند. توصیفات، طبقهبندیها و ویژگیهایی که او به بسیاری از گوهرها نسبت داده بود، این نوشته را به عنوان یک مرجع استاندارد برای دانشمندان قرن دوازدهم و بعد از آن قرار داد.
یک دانشمند قرون وسطایی دیگر، اسقفِ Rennes بود که با نام Marbod شناخته میشد و در حدود سالهای 1035-1123 یعنی قرن دوازدهم میلادی میزیست. کتاب Libellus de lapidibus او، مهمترین و تأثیرگذارترین اثر در نوع خود محسوب میشود. این اثر چنان محبوب بود که بیش از صد و شصت نسخه خطی به زبان لاتین از آن تهیه شد و چندین ترجمه به زبان عامیانه آن روز از روی آن نوشته شد.
نوشتههای ماربد علیرغم اینکه به عنوان یک مرجع اصلی در تاریخچه گوهرشناسی در نظر گرفته میشد، اما به اطلاعات سایر نویسندگان پیشین متکی بود. تنها تعداد کمی ماده معدنی در این کتاب وجود داشت که در آثار سولینوس (متخصص دستور زبان رومی قرن سوم و نویسنده مجموعههای جغرافیایی) و ایسیدور ظاهر نشده بود. اطلاعات جغرافیایی ذکر شده توسط سولینوس به مطالعات پلینی نسبت داده شده است.
آلبرتوس مگنوس (1193-1280 میلادی) اسقف راتیسبون، یک معلم و مدرس اندیشمند قرن سیزدهم بود که به دلیل کاربرد علم و روش علمی در الهیات شهرت زیادی دارد. او در دانشگاه پاریس تدریس میکرد و یکی از بنیانگذاران مدرسه مکتبشناسی و اتکا به عقل به عنوان مکمل ایمان بود. وی اندیشه ارسطویی را برای دانشمندان لاتین قابل فهم کرد. کتاب De Mineralibus او یک تلاش چشمگیر در تاریخچه گوهرشناسی برای سازماندهی دانش کانیشناسی است. این گوهرشناس به خاطر تلاشهایش در بیان نحوه تشکیل مواد معدنی و سنگهای قیمتی، علل رنگ آنها و سایر خواص فیزیکی مورد ستایش قرار گرفته است.
بر اساس تاریخچه گوهرشناسی نویسنده و متفکر بزرگ دیگر قرن سیزدهم، آلفونسو ایکس (1221-1284 ق. م.) بود که اولین اثر مهم در مورد طالعبینی و سنگهای قیمتی را نوشت. هدف اصلی او نشان دادن ارتباط سنگهای قیمتی و سایر مواد معدنی با اجرام آسمانی بود. جداول طالعبینی که آلفونسو ابداع کرد بر اساس ترجمههای عربی و برای نصفالنهار Toledo محاسبه شده بود. با این وجود، این جداول برای قرنهای متمادی به استاندارد همه اروپا تبدیل شد.
آلفونسو گوهرها را بر اساس رنگ طبقهبندی کرد و هر کدام را زیر یکی از دوازده علامت دایرة البروج قرار داد. سپس نکاتی درباره خصوصیات، کاربردها و خواص دارویی هر سنگ با توجه به چگونگی تأثیر سیارات و ستارگان روی این خواص اضافه کرد. نوشتههای او تا به امروز به عنوان منبعی برای ارتباط بین گوهرها و نشانههای طالعبینی استفاده میشود.
روشهای علمی در گوهرشناسی
کمیلوس لئوناردوس، پزشک ایتالیایی، اطلاعات مربوط به آثار منتشر شده قبلی را گردآوری کرد، اما برای تشخیص سنگهای قیمتی از روشهای علمی استفاده نمود. یافتههای او تحت عنوان Speculum Lapidum در سال 1502 یعنی قرن شانزدهم میلادی منتشر شد و در سال 1750 با عنوان Mirror of Stones در انگلیس بازنشر یافت.
لئوناردوس با خصوصیات فیزیکی، سختی، وزن مخصوص، فشردگی، رنگ، فرم و ریشههای جغرافیایی به طور کاملتری نسبت به آثار قبلی رفتار کرد. او معتقد بود که خواص، کاربرد دارویی و خصوصیات سنگهای قیمتی با حکاکی نمادها و نشانههای مناسب روی سطح آنها بیشتر میشود. وی همچنین اظهار داشت که برخی از قدرتهای منسوب به سنگهای قیمتی فقط با چنین حکاکیهایی میتواند وجود داشته باشد.
در تاریخچه گوهرشناسی جورجیوس آگریکولا (1494-1555میلادی) را پدر کانیشناسی نامیدهاند. کتاب De Natura Fossilium (1546) او یکی از مهمترین آثار کانیشناسی و گوهرشناسی در تمام دورانها به حساب میآید. آگریکولا برخلاف اسلاف خود، نظراتی با دقت قابل توجه در مورد ماهیت، خواص و نحوه درمان سنگهای قیمتی ارائه داد. توصیفات او نشان دهنده دانش دست اولش در مورد بسیاری از گوهرهای ذکر شده است. بدیهی است که او برای توصیف سنگهایی که در مورد آنها اطلاعات شخصی نداشته است، به نوشتههای پلینی اعتماد کرده است.
آگریکولا در کتاب خود به آزمایش خراش سنگهای قیمتی برای ارزیابی سختی آنها اشاره کرده و خصوصیات فیزیکی و نقص مشخصه بسیاری از سنگهای قیمتی را توصیف میکند. ثابت شده است که این توصیفات فیزیکی، حتی طبق استانداردهای امروزی، کاملاً دقیق هستند.
کنراد گسنر (1516-1565) در کتاب De Omne Rerum Fossilium (1565) خود، سنگها را بر اساس مشخصات خارجی آنها در پانزده دسته طبقهبندی کرد. بر اساس تاریخچه گوهرشناسی میتوان گفت این کار باعث طبقهبندی و نامگذاری سنگها بر اساس رنگ شد و سنت تمایز سنگها بر اساس نام مکان را ایجاد کرد. در سیستم گنسر زمرد واقعی “زمرد مغربی”، تورمالین “زمرد برزیلی”، یاقوت سبز “زمرد شرقی” و سافیر زرد یا نارنجی “توپاز شرقی” نامیده میشوند. سنت استفاده از این نامهای غلط تا به امروز در تجارت گوهرها ادامه داشته است.
کتاب Gemmarum et Lapidum Historia (1609) نوشته Anselmus Boëtius de Boodt (حدود 1550-1632) یکی از نقاط عطف تاریخچه گوهرشناسی است. این کتاب با سنگهای قیمتی دنیای جدید سروکار دارد و آنها را با گوهرهای موجود در اروپا و آسیا مقایسه میکند. دی باودت پنج درجه سختی در سنگها را بیان کرد و حدس زد که این امر به دلیل وجود یک ساختار اتمی متمایز در مواد معدنی باشد. رساله او شامل اطلاعاتی است که بهترین دانش علمی روز را نشان میدهد.
دی باودت به مطالبی که از نویسندگان دیگر وام گرفته استناد کرده و مشاهدات جدید خود را هم اضافه کرده است. موقعیت دی باودت به عنوان پزشک دربار سلطنتی رودولف دوم پراگ به او این فرصت را داد تا بسیاری از گوهرهای دست اول را مطالعه کند. همچنین اولین کسی است که بدبینی نسبت به خواص عرفانی و دارویی گوهرها و مواد معدنی را آغاز کرد. نوشتههای او پیشرفت در علم گوهرشناسی و درک بهتر نسبت به نویسندگان پیشین را نشان میدهد.
کتاب Musaeum Metallicum in Libros IV Di Distributum نوشته Ulyssis Aldrovandi (1605-1522) که پس از مرگش در سال 1648 منتشر شد، یک متن مصور در مورد مواد معدنی است. در این کتاب اطلاعات جدید کمی وجود دارد، اما نکته قابل توجه آن این است که اصطلاح ژئولیژیای زمینشناسی در زمینهای که امروزه از آن استفاده میشود، برای اولین بار در این کتاب بیان شده است.
به اینترتیب، رشته گوهرشناسی و کانیشناسی بر اساس مشاهده و مطالعه دقیق مواد پوسته زمین به وجود آمد و این علم راه خود را از خواص متافیزیکی و عاشقانههای سنگهای قیمتی جدا کرد.
در تاریخچه گوهرشناسی اولین اثر قابل توجه و مهم به زبان انگلیسی، نوشته توماس نیکولز است و عنوان عجیب A Lapidary: or, the History of Pretious Stones, with Cautions for the Undeceiving of All Those That Deal with Pretious Stones(1652) را دارد. نیکولز گوهرها، بدلهای آنها، ماکتهای شیشهای و استفاده از فویل به عنوان عامل پشتیبان را با جزئیات دقیق توصیف میکند.
در این کتاب، مشخصات فوق طبیعی سنگهای قیمتی ذکر شده و علل و روشهای تشخیص این پدیدهها آورده شده است. نیکولز از دبودت به عنوان منبع اصلی اثر خود نام برده، اما تحقیقات وی اطلاعات جدیدی را اضافه کرده است.
رابرت بویل (1691-1621)، فیلسوف، شیمیدان و فیزیکدان قرن هفدهم انگلیسی، مقالهای در مورد منشأ و خواص گوهرها در سال 1672 نوشت. این اثر علمیترین مقاله ممکن در زمان خود محسوب میشد. در این مقاله، نحوه تشکیل مواد معدنی و بلورهای آنها توضیح داده شده است، اما کار جدید و مهم بویل بیان نحوه تشکیل کریستال و تبلور از محلولها است که با مشاهده مستقیم گزارش شده است.
همچنین اشارههای جزئی در مورد عدم امکان استفاده دارویی از سنگهای قیمتی به دلیل عدم حل شدن آنها بیان شده است. بویل به توانایی سنگهای قیمتی در ایجاد تأثیر بهبودی شک داشت، اما اعتراف کرد که برخی از مواد معدنی محلول میتوانند سودمند باشند. وی همچنین استفاده از توزین هیدرواستاتیک (وزن مخصوص) برای تعیین تراکم گوهر و اندازهگیری خصوصیات شکست را به عنوان ابزار جداسازی و شناسایی ذکر کرد.
دکتر رابرت پیت، پزشک لندنی قرن هجدهم، مشاهدات خود در مورد ارزش دارویی سنگهای قیمتی را در کتاب خود با عنوان (1703)”The Craft and Frauds of Physick Expos’d” شرح داد. پیت بر عدم حل شدن سنگهای قیمتی و این واقعیت که تأثیر آنها بر بدن به همین دلیل غیرممکن است، تکرار کرد. او به عنوان اثبات، سنگهای خورده شده توسط پرندگان را ارائه کرد و نشان داد که سنگها بدون تغییر در رنگ و شکل از بدن پرنده عبور کرده است.
دانش گوهرشناسی مدرن
در اوایل قرن هجدهم، فیلدهای گوهرشناسی و زمینشناسی به عنوان علم پذیرفته شدند. ثبت بهتر اطلاعات و ابزارهای تخصصی منجر به اطلاعات دقیقتر و قابل اعتمادتری شد. نوشتهها در حوزه گوهرشناسی بر مبنای مشاهده دقیق، آزمایشهای شیمیایی و فیزیکی و مستند کردن نتایج متمرکز بود. از قرن هجدهم تا قرن بیستم اطلاعات فنی زیادی جمع آوری شد.
با این حال، گوهرشناسی برای هر تحقیق یا مطالعه به صنعت جواهرات متکی بود. از آنجا که افسانهها و عاشقانههایی که در مورد سنگهای قیمتی وجود داشت، تجارت را پرسود کرده بود، بیشتر تحقیقات هم در این زمینه انجام میشد. اطلاعات منتشر شده برای گسترش دانش محدودی که از قرنها پیش وجود داشت، بسیار کم بود.
تحقیقات و نوشتارهای دکتر جورج فردریک کانز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم علاقه به مطالعه درباره سنگهای قیمتی را دوباره زنده کرد. کار او در زمینه فهرست نویسی سنگهای قیمتی آمریکای شمالی، به عنوان مشاور Tiffany’s و بنیانگذار و متصدی مجموعه مواد معدنی در موزه تاریخ طبیعی آمریکا، گوهرشناسی را به سطح جدیدی رساند.
نوشتههای فنی دکتر کانز خیلی مورد توجه عموم قرار نگرفت و همچنان علوم شبه باستانی، داستانهای عجیب و غریب درباره سنگهای قیمتی (1913) و جادوی جواهرات و افسونها (1915) آثار محبوب باقی ماند.
آموزش پایهای گوهرشناسی برای جواهرسازان و گوهرشناسان از قرن نوزدهم آغاز شد، اما اولین مدارک تحصیلی گوهرشناسی در سال 1908 پس از ایجاد انجمن ملی طلافروشان بریتانیا (NAG) توسط کمیته Gemmological ایجاد شد. این انجمن (که به آن Gem-A هم گفته میشود)، اکنون یک موسسه خیریه آموزشی و دارای جوایز معتبر است که دورههای خود را در سراسر جهان برگزار میکند.
رابرت شیپلی اولین فارغ التحصیل آمریکایی از دوره دیپلم Gem-A، در سال 1929 بود که بعداً مؤسسه گوهرشناسی آمریکا را در سال 1931 و انجمن جواهرات آمریکا را در سال 1934 تأسیس کرد و باعث حرفهای و تخصصی شدن گوهرشناسی و صنعت جواهرات در دنیا شد.
این سازمانهای آموزشی و بازرگانی همچنان اطلاعات استاندارد و قابل اعتماد را به جواهرسازان و مصرف کنندگان میرسانند. نشریه سه ماهه GIA، Gems and Gemology، منبع اصلی جدیدترین تحقیقات در مورد سنگهای قیمتی و خصوصیات آنها است.
در تاریخچه گوهرشناسی بیش از دو هزار سال گمانهزنی، تحقیق و نوشتار توسط دانشمندان جمعآوری شده است. علوم گوهرشناسی و کانیشناسی از نوزادی رشد کرده و به مرور زمان به علومی پیچیده و تخصصی تبدیل شدهاند. علوم فیزیک، شیمی، زیستشناسی و پزشکی در طی دو هزار سال تغییرات بزرگی را تجربه کردهاند و مطالعه سنگهای قیمتی و خصوصیات آنها به همه این علوم کمک کرده است.
رویکرد هزاره سوم بار دیگر شاهد علاقه به قدرتها و خواص گوهرها بوده است. در قرن بیست و یکم، استفاده از سنگهای قیمتی و مواد معدنی به عنوان عوامل شفابخش، محافظ شخصی و مجرایی برای سایر حوزههای هوشیاری دوباره محبوبیت زیادی کسب کرده است. عرفان و متافیزیک همچنان تأثیرات مهمی در زندگی بسیاری دارند، اما اطلاعات غلط و گیجکننده هم فراوان هستند.
دانشمندان مدرن دانش زیادی در مورد سنگهای قیمتی و کاربردهای آنها ارائه میدهند که افراد میتوانند از آنها بهره برده و بینش خود را افزایش دهند. بسیاری از اطلاعات منتشر شده دانش گذشته و مبانی مطالعه سنگهای قیمتی دیگر به رسمیت شناخته نمیشوند. با مطالعه عمیقتر در تاریخچه گوهرشناسی، تاریخچه گوهر درمانی و حکمتهای به دست آمده توسط بزرگان، بدیهی است که هنوز هم چیزهای زیادی برای درک وجود دارد.
آخرین محصولات فروشگاه تراث
انگشتر عقیق R1251
انگشتر عقیق فرومد
انگشتر عقیق محتشم
انگشتر زمرد ثریا
دستبند پل هیر
انگشتر عقیق فروغ
تسبیح کشکول ظهیرالدوله
انگشتر توپاز سلطانی